کمپین چالش آب یخ ؛ چالش‌ها و انتقادها

در هفته اول ماه آگوست، خیریه ای.ال.اس (ALS) آمریکا با هدف جلب توجه مردم عادی ویدئویی درباره بیماری ای.ال.اس منتشر کرد. در آن ویدئو ابتدا توضیحاتی پیرامون این بیماری لاعلاج ارائه شد و سپس چند جوان سطل­های آب یخ را روی سر خود ریختند. آن­ها تمامی مردم جهان و به خصوص ستاره­‌ها و چهره‌­های سرشناس را به چالش کشیدند. این قانون را هم وضع کردند که هرکس که می­خواهد به این حرکت ملحق شود یا باید مبلغ ۱۰۰ دلار در راستای تحقیق و درمان بیماری ای.ال.اس کمک کند یا یک سطل آب یخ روی سر خود بریزد.

قانون دوم هم این بود که سه نفر دیگر باید به چالش کشیده شوند و نام آن­ها در ویدئوی مربوط ذکر شود. اگر آن سه نفر تا ۲۴ ساعت چنین کاری انجام ندهند باید مبلغ ۱۰۰ دلار از جیب مبارک بپردازند! شنیده شده است که تا کنون بیش از چهار میلیون دلار به حساب این خیریه واریز شده است. زیرا اغلب افرادی که به این حرکت می­پیوندند در هر حالت مبلغ مذکور را می­پردازند.

ای.ال.اس یک بیماری لاعلاج و تقریباً ناشناخته است که البته دیگر این روزها به لطف چالش سطل یخ، خیلی­ها با جزئیات آن آشنا هستند. این بیماری منجر به از دست رفتن تدریجی عملکرد عضلات می‌گردد و با تضعیف ماهیچه‌ها بتدریج فرد به فلج عمومی مبتلا می‌شود. معمولاً مبتلایان به این بیماری مدت زمان زیادی زنده نمی‌مانند.

«کمپین سطل یخ» را نخستین بار «پیت فریتز»، بازیکن سابق تیم بیس‌بال «کالج بوستن» کلید زد. او که خود به‌ ای.ال.اس دچار شده، روز ۳۱ ماه جولای در فیس­بوکش نوشت که با هدف بالا بردن آگاهی در خصوص این بیماری بر روی سر خود یک سطل آب یخ می‌ریزد. آب یخ ریختن یک نوع همدلی با بیماران مبتلا به ای.ال.اس است. چون که فعلاً تنها درمان آن­ها این است که بیماران را برای لحظه­ای در یخ فراوان می­گذارند تا به سلول­های از بین رفته شوک بدهند و ایمنی بدن را کمی بالا ببرند. این روزها افراد مشهور بسیاری در زمینه­های گوناگون، در این فعالیت بشردوستانه با عنوان «چالش سطل یخ» شرکت می­کنند. کمپینی که مبدا تولید آن شبکه‌های اجتماعی بود و در این شبکه‌ها متکثر شد. حال باید دید نگاه کاربران نسبت به این کمپین چیست.

چالشی که به چالش­‌های ایران اضافه شد

حرکت میلیونی و فراگیر سطل یخ به ایران هم رسید. اولین کسی که با انتشار ویدئویی از خود دست به این کار زد علی کریمی، ستاره سابق تیم ملی فوتبال، بود. این حرکت او در رسانه‌­های خارجی هم بازتاب­‌هایی داشته است.

«رضا صادقی» اولین نماینده جامعه موسیقی داخل کشور بود که به این چالش تن داد. بسیاری از هنرمندان داخل کشور و خوانندگان ایرانی خارج از کشور علاوه بر کمک مالی در حمایت از این بیماری، ویدئوی ریختن سطل آب بر روی خود را نیز منتشر کردند. پای این ماجرا حتی به روزنامه کیهان هم باز شد. کیهان در این باره نوشت: «چالش سطل یخ ترکیبی از اقدام بی‌ادبانه‌ی آب‌بازی سال ۹۰ در پارک آب و آتش و کمپین هپی در چند ماه گذشته است!».

در حالی که غربی‌­ها موفق شدند علاوه بر داشتن لحظاتی شیرین با ضبط ویدئوهای آب یخ خود، همدلانه میلیون­ها دلار جمع کنند، حضور کاربران ایرانی در این کمپین با حاشیه‌­های فراوانی همراه بود. از انتقادهای سختگیرانه به ویدئوهای افراد مشهور ایرانی گرفته تا مسخره کردن و به مضحکه کشیدن این موضوع و فراموش کردن هدف اصلی چالش سطل یخ، یعنی اطلاع‌­رسانی درباره بیماری ای.ال.اس. عده­ای قضیه را به موضوعی طنز تبدیل کردند و عده­ای دیگر از این به طنز کشیدن هر موضوعی در ایران انتقاد کردند. برخی از کم‌­آبی حرف زدند و بعضی ماجرا را به مقامات ایرانی ربط دادند.

ایران را چه به چالش سطل یخ؟

تعداد زیادی از کاربران شبکه‌­های اجتماعی از برجسته شدن جنبه تفریحی قضیه نسبت به بعد تبلیغاتی آن در مورد بیماری انتقاد کرده و معتقد بودند که عده­ای حتی از علت تشکیل چنین کمپینی اطلاع ندارند، هیچ کمک مالی در این مورد نمی­کنند و آن را به دید یک تفریح می‌­بینند. کاربری حتی اشاره می­کند که برخی با بی­خبری کامل از کلیت ماجرا فقط به این خاطر که آن را یک کار «باکلاس» و «یک خوشگذرانی خوب» می­دانند به این کمپین می­‌پیوندند. نمونه­ای از پست­ها و کامنت­های کاربران: «نمی­دونم چرا هرچی به ایران میاد راجبش حرف و حدیث درست می­شه و ماجرای ساده رو به حاشیه می­کشونن» یا «اینم شده مد و تفریح…کلاً تو همه چی باید گندش رو در بیاریم» یا «واقعاً تأسف‌­آوره یک حرکت انسان دوستانه هم که از سمت چهره‌­های معروف داره حمایت می­شه شده دستمایه خنده‌­ی ملت».

در این میان بودند کاربرانی که آلترناتیوهایی را بجای این کمپین پیشنهاد کردند. برای مثال: «به جای پیوستن به این چالش، جنبش هر ایرانی یک سطل آب برای زاینده­رود رو راه بندازید» یا «واسه هزارها هزار کودک کار مملکت خودمون آب ریختین رو سرتون؟ یا واسه هزارتا بدبختی دیگه؟ شاید واسه ماها خاک چاره کاره» یا «همین آب یخی که می­ریزید رو کلتون جاش آب معدنی بخرید بفرستید آفریقا برای کودکانی که از نخوردن آب و غذا هر روز جون میدن».

قطره قطره جمع گردد…

تعداد زیادی از کاربران معتقدند با وجود معضل جدی بی‌­آبی در ایران، تبلیغ برای این کمپین و پیوستن به آن نوعی ترویج ناخواسته هدر رفتن آب است. برخی از این کاربران حتی چرتکه انداخته و موجودی آب سدهای تهران را برآورد کرده­ و تعداد سطل­های آب یخ معادل آن را حساب کرده‌­اند! به اعتقاد این کاربران مردم ایران بهتر است ابتدا با کشور خود همدردی کرده و برای حل مشکلات آن تبلیغ کنند. برای مثال: «اهمیت این بیمارى بسیار ناچیزه در برابر بحران آب که در آینده نزدیک هزاران بیمارى رو بروز می­ده تو کشور. درد بحران آب سنگینه و خطر خیلى خیلى نزدیک» یا «من دوستان خود را به چالش سطل خاک دعوت می­کنم تا در این بحران بی‌­آبی قدر آب را بیشتر بدانیم تا بزودی خاک بر سر واقعی نشویم!». در مقابل عده­ای اعتراض کرده و میزان آب­های مصرفی برای مشارکت در چالش سطل یخ را ناچیز خوانده‌­اند: «این سطل آب به اندازه یک دور سیفون توآلت می­شه! کلی راه هست برای کم آبی. به علاوه، زما‌ن‌­های زیادی هست که آب بیهوده مصرف و اسراف می­شه! شما هم با ایده­ای برای بحران آب حرکتی راه بندازین» یا «۷۰ میلیون جمعیت کشور با ۳۰تا سطل آب بحرانشون حل نمی­شه. بذارید مردم یه کم خوش ».

چالش سطل یخ باعث به راه افتادن کمپین‌­های معادل خود در شبکه‌­های اجتماعی شد. در میان بحث‌­ها راجع به این چالش بود که موج جدیدی در فیس‌­بوک به راه افتاد. محمد دروزه اردنی در حمایت از مردم غزه به جای سطل یخ – که این روزها در شبکه‌های اجتماعی طرفداران زیادی پیدا کرده – سطلی پر از شن را روی سر خود خالی کرد. عکس او دست به دست در شبکه­‌های اجتماعی چرخید و بار دیگر جانی دوباره به بحث غزه و مردم غزه در شبکه­‌های اجتماعی بخشید.

کاربری در این باره نوشت: «کمپین آب یخ کمپین خوبیه اما کاش کاربرای ایرانی مثل اهالی غزه که به جای آب، خاک توی سطل می­ریزن و نسخه خاص خودشون رو درست کردن تا پیام­رسان درد و رنج مردم خودشون باشن، ایرانی­ها هم یه چیزی به اجرای این کمیپن اضافه می­کردن: علاوه بر یادکردن از بیماران به نیت رهایی سبزهای دربند و آرزوی رویش نهال دموکراسی، آب رو زیر یک درخت سبز رو سرشون خالی می­کردن تا یک تیر و سه نشون بشه و علاوه بر بیماران، به روند تلاش­ها برای دموکراسی و طبیعت هم کمک کرده باشن و آب هم در این خشکسالی بی­خود هدر نره» یا «قرار بود هر کداممان یک سطل آب بر سر صهیونیست­ها و اسرائیل غاصب بریزیم تا غرقشان کنیم. الآن آن سطل آب را بر سر خودمان می­ریزیم تا بلکه حس انسان­دوستی­مان آرام گیرد و چالش اصلی قرن در فلسطین و تکه پاره شدن انسان­ها در غزه را فراموش کنیم».

از سوی دیگر هم­زمان با داغ شدن کمپین چالش سطل یخ، دکتر ناصر کرمی، اقلیم‌شناس و کارشناس محیط زیست که از مخالفان سدسازی بی‌رویه در ایران محسوب می‌شود، در فیس‌بوک خود خواستار کلوخ بر سر زدن هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی و محمود احمدی‌نژاد که به گفته‌­ی وی با سدسازی بی‌رویه، مشکلات امروز مملکت را رقم زده‌اند شد. وی در بخشی از یادداشت فیس­بوکی خود با عنوان «کمپین کلوخ برای ما مناسب­تر است» نوشت: «از آنجا که خشکسالی دشت­ها و رودها و دریاچه‌­ها و خاک­های حاصلخیز ما را تماماً خشکانده و ایران را به کلوخی یکپارچه و تفتیده تبدیل خواهد کرد، تصور می­کنم معادل ایرانی­‌تر و منطقی‌­تر آیس باکت چلنج برای کشور ما کمپین کلوخ است. همه رو به دوربین بایستیم و یک کلوخ گنده توی کله‌­مان بزنیم».

«کمپین بی­ آب یخ»، کمپین دیگری بود که برای کمک به مؤسسه محک و دیگر خیریه­های ایران در فیس­بوک به راه افتاد. هرچند که خود مؤسسه خیریه محک در اطلاعیه‌­ای در فیس­بوک ضمن تحسین این حرکت جهانی انجام شده و با توجه به اینکه به تازگی در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی اقدامات مشابه با این رویداد به محک یا به جامعه پیشنهاد داده می‌شود، از مردم خواست که از تقلید آن به نفع کودکان مبتلا به سرطان پرهیز کنند. در بخشی از این یادداشت آمده: «… بدیهی است که تکرار این عمل و تقلید از آن به نفع کودکان مبتلا به سرطان که موضوع این حرکت زیبای جهانی نبوده است، در این فاصله کوتاه از طرح آن در سرتاسر جهان، تصویری خوشایند از محک را در اذهان عمومی به جا نخواهد گذاشت.. آثار مادی و معنوی چنین اقدام ارزشمندی تنها متعلق به بیماران مبتلا به ALS در سراسر جهان می باشد و هدایت و تخصیص این آثار به مؤسسه خیریه محک و کودکان مبتلا به سرطان خارج از اصول حاکم بر این موسسه می باشد».

با به راه افتادن کمپینی به نام کمپین «چالش سطل یخ» جهت اطلاع‌­رسانی و تبلیغات برای جمع‌­آوری کمک‌­های مالی در حمایت از بیماران دچار ای.ال.اس، کاربران شبکه‌­های اجتماعی در ایران نیز به تکاپو افتادند. در واقع کسی که به این کمپین می­پیوندد یا باید چکی به مبلغ ۱۰۰ دلار برای مؤسسه ای.ال.اس در امریکا بنویسد و یا در همدردی با مبتلایان به این بیماری یک سطل آب یخ روی خود خالی کنند. این ماجرا باعث جمع‌­آوری مبالغ زیادی در غرب و تا حدودی هم در ایران شد.

نکته قابل توجهی که یک بار دیگر بر اهمیت شبکه‌­های اجتماعی تأکید دارد این است که انجمن ای.ال.اس در ایران در سایت خود اعلام کرد که با به راه افتادن این کمپین در شبکه‌­های اجتماعی و با آشنا شدن مردم با این بیماری تعداد بازدیدکنندگان از سایت به حدی رسیده که یک بار سرور این مؤسسه برای لحظاتی از دسترس خارج شده است!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *