اقتصاددانان، باور دارند که هیچ ناهاری نمی تواند مجانی باشد، آن ها می گویند که در ازای هر چیزی که بدست می آورید، بدون شک چیز دیگری را از دست می دهید. تصور کنید که در ازای دریافت یک ناهار به ظاهر مجانی، وقت و فرصت خود را برای بدست آوردن شاید غذای بهتر و با ارزش غذایی بیشتر را از دست داده اید. بنابراین این تفکر که چیز مجانی وجود دارد، بنیان و نگرش اقتصادی ندارد. این را به ویژه برای آنهایی می گویم که حتی یک قطره آب هم از دستشان برای کسب یک فرصت و غنیمت جدید نمی چکد و چنان است که از بدست آوردن منفعتی در قالب هر چه که ارزشی را برایشان بیافزاید از خود دریغ می کنند.
لذا اگر با داشتن چنین باوری که هیچ چیز مجانی نیست، بخواهیم با رسانهها و اقتصاد آنان بازی کنیم، وارد واشکافی واقعیتهایی میشویم که از ابتدای هر روز در آنان غوطهور میشویم و در پایان آن با داشتن یک حس جدید از داشتن امتیاز رایگان، نه تنها فرصت کسب شرایط بهتر را از خود می گیریم بلکه با سادهانگاری، چیزهایی را به غیر از وقت و فرصت را نیز از دست میدهیم.
چنان که «رابرت پیکارد» در کتاب «اقتصاد رسانه ها: مفاهیم و مسائل آن»، به چرخه ی اقتصاد رسانهها اشاره کرده و ذکر کرده است که رسانهها، یا کالا و خدمات (محتوا) تولید میکنند و یا مخاطبان خود را در اختیار صاحبان آگهیها قرار میدهند. بدین منظور آنها با تولید کالای خصوصی و عمومی در قالب محتوای یک روزنامه یا مجله (خصوصی) و برنامه تلویزیونی (عمومی)، پول و وقت مخاطبان را بدست می آوردند.
البته پیکارد، کتاب پر بار خود را در سال ۱۹۸۹ نوشته است و بدون شک اگر وی میخواست این کتاب را برای سال ۲۰۱۴ بنویسد، بدون شک، حتی باور هم نمیکرد، که دیگر برای بدست گرفتن بازار، نیاز به کارتلهای رسانهای و شرکتهای غول آسای رسانه ای نیست، وی حتی گمان هم نمی کرد که برای داشتن انبوه مخاطبان، نیازی نیست تا یک تلویزیون کابلی، خود را در پیچ و خم گرفتن وام های چند میلیون دلاری برای توسعه ی تجهیزاتش غوطه ور سازد. در واقع، در چند سال اخیر، با راهاندازی رسانههای اجتماعی در قالب شبکههای اجتماعی و هابهای مختلف، هر چقدر ایده ها پوست کنده تر و کاربردی باشند، راحت الحلقومتر هستند و با استقبال میلیونی مواجه میشوند. بنابراین، همان طور که دیگر، یک پدیده نوظهور در بستر اینترنت، براحتی می تواند میلیونها کاربر را در یک مدت زمان کوتاه برای خودش تصاحب کند. تمرکز اقتصاد رسانه بر تولید کالا و خدمات و اجاره مخاطبان به صاحبان آگهی، تنها واقعیت اقتصادی دنیای رسانههای امروز نیست. در این عصر بر خط، رسانهها و بویژه شبکههای اجتماعی، فقط پول و وقت کاربران را نمیگیرند بلکه آن ها را وارد بازی میکنند که خود واقعی کاربران را نیز به چالش می کشد.
این بار، دیگر مانند شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای و سایر رسانه ها، نیاز به سامانه های عریض و طویل برای تولید محتوا نیست. این بار نه تنها مخاطب در معرض فروش قرار می گیرد بلکه خود مخاطب برای این رسانهها کار می کنند و با تولید محتوا، امکان مشارکت سایر مخاطبان و کاربران را نیز مهیا میسازند.
جذابیتهای فناوری و سهل الوصول بودن آن، امتیازاتی است که رسانه های جدید از آن ها برخوردارند. لذا انسانهای مدرن امروزی که شاید به جرم تمایل به ارتباطات بیشتر و برخورداری از امکانات فناوریهای نوین و انتقام گرفتن از مسائل زندگی ماشینی به سمت این رسانه ها کشیده میشوند. بر سر میز نهاری می نشینند که خودشان ، مواد غذایی را آماده کردهاند. آن ها حتی گاهی اوقات، وسائل پخت و پز را آماده می کنند و حتی قبل از این که مزه ی غذایشان را بچشند آن را تقدیم دیگران میکنند. در این یادداشت، عنوان ناهار مجانی به عنوان یک امر مصطلح در مطالعات اقتصادی، این موضوع را به انتقاد می گیرد که نوع کسب و کار شبکههای اجتماعی صریح نیستند و کاربران این شبکهها علی رغم داشتن حساسیت به حریم خصوصی و حقوق مدنی خود، بارها و بارها نهاری را به عنوان رایگان مصرف میکنند که خود آن را همراه با سایر کاربران تهیه کردهاند.